روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد
پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید:
ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی
آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟
عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:…
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد…
……….
چه عجیب است رسم روزگار تویی که بهترین بهار را برایم
رقم زدی امسال با رفتنت بد ترین نوروز را تجربه میکنم
امید وارم شیرینی لحظهایت به اندازه تلخی لحظه هایم زیاد باشد ...
تعداد صفحات : 2
درباره ما
Salam Man Mostafa Hastam 18 Sale Az Shahrestane Esfrayen Omid Varam Az In Weblog Man Khoshetoon Biad Mammnonam Nazar YadeToon Nare :D Age Enteghadi Darin Be Id yahoom Pm BEdin
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
ایا وبلاگ خوبی دارم ؟
آمار سایت
کدهای اختصاصی