loading...
EshGhe KhaMooSh
Mostafa بازدید : 50 چهارشنبه 14 تیر 1391 نظرات (0)

توی حیاط دبیرستان یه نفر یقه پیرهنم رو گرفت، فهمیده بود از خواهرش خوشم میاد!
بچه‌ها دور ما حلقه زده بودند و فریاد می‌‌...کشیدند.......قورتش بده....
چون هیکلم بزرگ بود اون هی‌ مشت میزد و من فقط دفاع می‌کردم...!
باز اون مشت می زد و من فقط و  فقط دفاع می‌کردم
بالاخره یه خراش کوچیکی‌ توی صورتم افتاد...


فرداش خواهرش به من گفت حد اقل تو هم یه مشت می‌زدی
روم نشد بهش بگم....آخه چشماش شبیه تو بود.....

             
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
Salam Man Mostafa Hastam 18 Sale Az Shahrestane Esfrayen Omid Varam Az In Weblog Man Khoshetoon Biad Mammnonam Nazar YadeToon Nare :D Age Enteghadi Darin Be Id yahoom Pm BEdin
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ایا وبلاگ خوبی دارم ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 30
  • بازدید ماه : 81
  • بازدید سال : 211
  • بازدید کلی : 3,821
  • کدهای اختصاصی


    ابزار چت روم

    چت روم



    فال حافظ


    ساخت كد آهنگ

    ساخت كد موزیک آنلاین


    دیکشنری آنلاین

    دیکشنری آنلاین

    mouse code

    كد ماوس